دیشب خواب خیابون "ولی عصر " را دیدم و جالب اینجا بود که فقط بالاشو دیدم!!! شاخههای سر در هم آورده و سپید پوش از برف! فقط جای کلاغ هاش خالی بود. راستی چرا نیومده بودن به خوابم؟
کلاغ ها نگاهشان غریب و عاشقانه است میان هر سکوتشان هزار و یک ترانه است به اعتقاد من کلاغ قدیمی و عتیقه است دلی که با کلاغ نیست چقدر بی سلیقه است... شاعر : آرزو
۲ نظر:
کلاغ ها نگاهشان غریب و عاشقانه است
میان هر سکوتشان هزار و یک ترانه است
به اعتقاد من کلاغ قدیمی و عتیقه است
دلی که با کلاغ نیست چقدر بی سلیقه است...
شاعر : آرزو
آخی، معلومه که تو هم مثل من کلاغ هارو دوست داری. شعر بسیار زیبایی بود.
ارسال یک نظر