در سکوت شبانه که از نیمه گذشته و رهسپار فرداست،
به رسالت مادریام میاندیشم که تا دقایقی دیگر سه ساله میشود.
به نیمه شبی که تو در آغوشم آمدی و به تمام لحظات پر برکتی که بودنت به ارمغان آورده است.
زاد روزت خجسته و فرخنده آریانِ شیرینم.
پ ن: سپاس و درودم به مادرِ مهربانم که آن شب، لحظههای درد کشیدنم را با باران اشکهایش تقدیس و شستشو داد و امشب نصایحِ پر مهرش را بدرقه راه تو کرد...