رز سرخ خیلی جذاب است،آتشین و وسوسه گر است! اصلا انگار کن که خود سیب
حواست! در بیست و چند سالگی دل باختهاش بودم! ولی قدمت اقاقیا در روح و
جسمم بسیار کهن تر از این حرف هاست. مسیر بازگشتم از دبستان به خانه مملو
از اقاقیا بود! قدم کوتاه و آرزوهایم بلند بودند! چه پرشها که برای
دسترسی به خوشههای اقاقی نمیکردم!
در عشق صاحب قدم نبودم! بیست سالی میشد که اقاقی را از یاد برده بودم! دبیرستان رنگ و حال دیگری داشت که سنخیتی با اقاقی نداشت! در دهه بیست تا سی هم که تحت تاثیر ادبیات انگلیس عشق و زندگی را فقط در "رزِ سرخِ سرخ" میدیدم!۱
عاشق شدنِ دوبارهام به اقاقیا و تجدید عهدِ قدیم را به دو چیز مدیونم! غربت و فروغ. چندین بهار با دل سپردن به عطر و رنگِ اقاقیا سر مست و شیدا شدم، همان زمان که لحظهای از فروغ جدا نبودم! که کودکیهایش را کودکی و عاشقیهایش را زندگی میکردم! روزهای زندگی در فرانسه!
و
اما امروز من اینجایم! در این شهرِ خیس از باران بهاری که تن به آغوش
آفتاب سپرده و شکوفههای عطر آگینش را در باد شانه میزند! شهری با هزار
زیبایی ولی خالی از عطر اقاقی!
من اینجا از اقاقیا مینویسم ، گویی که خود اقاقی شده ام.
پسا نوشت: هنوز یک روز کامل از اقاقی شدنم نگذشته بود که بر حسب اتفاق با دوستی از کوچهای گذر کردیم و گلهایی بس شبیه اقاقی دیدیم ! خوشههای دلبرکِ زرد رنگ، اندکی کم پشت تر از آنچه انتظار میرفت! شود آیا که خودش چهره عیان نموده است؟!؟
در عشق صاحب قدم نبودم! بیست سالی میشد که اقاقی را از یاد برده بودم! دبیرستان رنگ و حال دیگری داشت که سنخیتی با اقاقی نداشت! در دهه بیست تا سی هم که تحت تاثیر ادبیات انگلیس عشق و زندگی را فقط در "رزِ سرخِ سرخ" میدیدم!۱
عاشق شدنِ دوبارهام به اقاقیا و تجدید عهدِ قدیم را به دو چیز مدیونم! غربت و فروغ. چندین بهار با دل سپردن به عطر و رنگِ اقاقیا سر مست و شیدا شدم، همان زمان که لحظهای از فروغ جدا نبودم! که کودکیهایش را کودکی و عاشقیهایش را زندگی میکردم! روزهای زندگی در فرانسه!
"تو با چراغهایت می آمدی به کوچۀ ما
تو با چراغهایت می آمدی
وقتی که بچّه ها می رفتند
و خوشه های اقاقی می خوابیدند
تو با چراغهایت می آمدی ..." ۲
من اینجا از اقاقیا مینویسم ، گویی که خود اقاقی شده ام.
پسا نوشت: هنوز یک روز کامل از اقاقی شدنم نگذشته بود که بر حسب اتفاق با دوستی از کوچهای گذر کردیم و گلهایی بس شبیه اقاقی دیدیم ! خوشههای دلبرکِ زرد رنگ، اندکی کم پشت تر از آنچه انتظار میرفت! شود آیا که خودش چهره عیان نموده است؟!؟
۱.O my Luve's like a red, red rose
That’s newly sprung in June;
O my Luve's like the melodie
That’s sweetly play'd in tune.
That’s newly sprung in June;
O my Luve's like the melodie
That’s sweetly play'd in tune.
"A 1794 song in Scots by Robert Burns based on traditional sources."
۲. تولدی دیگر، من از تو می مردم