۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

دل تکانی

دلی‌ می‌‌تکانم،
و رختی،
و فصلی،
و حتا کودکی!
همه و همه را از غبار کهنه گی ها  و کاستی‌ها می‌‌تکانم! 
دل تکانی‌ام ربطی‌ به سال نو ندارد ولی‌ من این همزمانی را خوشامد می‌گویم!

۲ نظر:

زهرا گفت...

مبارک باشد این دل تکانی ات دوست من.اگه یک پست را هم به شیر و شکرت اختصاص بدهی بسی لذت خواهیم برد.

شهرزاد قصه گو گفت...

ممنونم زهرا جان،
آنهم به روی چشم :)