۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

چند سطری برای شهرم






من تو را همان طور که هستی‌ دوست دارم، غبار الود و خاک الود؛  پر هرج و مرج  و در هم برهم. من عاشق اون کوه‌های پنهان در دودت هستم، میدونی‌؟ آخه، لا مذهب یک پیاده روی درست و درمون نداری که آدم بتونه کالسکهٔ بچه‌ را بدون معلق زدن و واژگون شدن توش راه ببره! ولی‌ در عوض دل‌ و جیگرکی داری که آدم بی‌خیال از دنیا توش بشینه و یک سیخ دل‌ و  قارچ کبابی بخوره! چرا مردمت انقدر زود رنج و عصبی شده اند؟ دختر‌ها توی کافی شاپ الکی‌ برای گارسن پشت چشم نازک میکنند و شاگرد کبابی با من دعوا می‌کنه که چرا گفتم نون نگذاشتی. البته این را هم بگویم که جمعه  بود و دکانش قل قله ولی‌ خوب اینکه دلیل موجهی نمیشود!آخه، من قربون این مردم عصبیِ زود رنج بروم که از اون طرف هم آنقدر خودمونی و خون گرم هستند که بدون اغراق بیش از چهل پنجاه مرتبه جلو آمدند و راجع انگشت مکیدن پسرک صحبت کردند. نصفیشون گفتند که کاری به کار بچه نداشته باش هیچ ضرری نداره و نصف دیگر هم هشدار دادند که حالیا بر حذر باش از انگشت و فکِ از حالت افتاده. حالا از این حرف‌ها که بگذریم، خوب به خودت حالی‌ داده بودی و آب جوب‌هایت حسابی شفاف و تمیز بودند، چیزی که خیلی‌ وقت بود در تو سراغ نداشتم. باغ فردوست هم عالی‌ بود این دفعه، با اون موزهٔ سینماش، کافی شاپ و نمایش گاه فسقلی کتابش. تو همون نمایش گاه فسقلی یک کتاب از گزین گویه‌های فروغ* خریدم که خیلی‌ چسبید. امسال خیلی‌ نرسیدم که تویت بچرچم و گشت و گذار کنم ولی‌ هر لحظه فکرم با توست و دلم برای همهٔ گوشه و کنارت پر میکشد. مواظب خودت، مامان و مادربزرگم، چند تا دونه فامیلی که باقی‌ مانده اند، دوست هایم، و  ...خاطراتم باش لطفا.
 به امید دیدار.


 * گزین گویه‌های فروغ فرخزاد، "اگر عاشق عاشق باشد". اثر: ایلیا دیانوش

۴ نظر:

leili گفت...

che matne por ehsasi bood. khod ato ra baraye vatanat negah darad :)

زهرا(مامان مهتاب گفت...

شهرزاد عزیزم شهرت هم دلش برات تنگ میشه.زود به زود بیا به دیدنش.
عکس پست پائین پاک منو هوائی کرده.چند بار دیگه با دخترک روی اون سنگفرشها قدم زدیم و هر بار هزار بار یادتون کردیم.شیروشکرت را از طرف من حسابی ببوس.

شهرزاد قصه گو گفت...

ممنون لیلی جان، خدا نگهدار تمام فرزندان ایران زمین باشد :)

شهرزاد قصه گو گفت...

زهرا جان،
همیشه به یاد آن لحظات خوش خواهم بود. جای مرا حسابی در آن پارک خالی‌ کن. ماه بانوی عزیزم را هزار بار می‌بوسم.