۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه

۲۰۱۳

۲۰۱۳ نازنین بیا که خوش می‌‌آیی گرچه با آمدنت یک سال از جوانیم می‌‌کاهی!
 من آویخته از گیسوان بلند و سیاه این شب زمستانی در پی‌ِ رخسار مهتابگونِ روز‌های روشنِ توام!
 پسر کوچکِ این خانه بعد از بدرقه  پدر پیر نوئل، در انتظار بهاران و عموی مهربان نوروز است.
 پس بیا و فصل‌های روشنت را هم با خود بیاور!

۳ نظر:

goldeneverstand گفت...

سال نوی شما هبارک

ناشناس گفت...

آقا سالی یه بار میخوای مطلب بنویسی؟

شهرزاد قصه گو گفت...

عرق شرم!

چشم، به زودی!!!!!!